انا و شیطونیاش
بهش می گم اسمت چیه می گه:انا عروسکش مدام جیش داره ومی گه:جیش کده وسری می بره یه گوشه تا جیش کنه ماشاالله خودش تقریبا مستقل شده برای دسشویی می گه جیش کده و شلوارشو در میاره میره بالای دسشویی فرنگی وکارش می کنه آب می زنه ودستاشم با صابون می شوره وشلوارش میاره تا پاش کنه همچین دختری ما داریم در کل از همون اول یه دختر فروردینی تمام عیار بوده .وتو کاراش مستقله تو غذا خوردنم همین طور صبحی بهش می گم اسمت چیه:می گه داداش می گم پس اسم داداش چیه می گه:انا چشماشو لوس می کنه و حسابی لوس باباههوبه آرتین هم اجازه نمی ده که نزدیک تر از اون به باباش یا من باشه .البته این گاراش کنترل می شه .آرتین هم قبول کرده این حالتشو و باش کنار اومده میگه: مام...
نویسنده :
سعیده
11:46
قصه خوندن الینایی
وقتی موقع خواب براشون قصه می خونم با دقت گوش می دن ولی باورم نمی شد که الینا خانم اینقدر خوب توجه کنه یه روز دیدم در حال ورق زدن کتاب حسنی ما یه بره داشت بود.وباخودش یه چیزی با ریتم می خوند گوش دادمداشت می گفت:کشنگه پلنگه. ترجمه:لباس حسن قشنگه مثل پوس پلنگه ،حسابی ذوق کردم ، دیشب داشتم براش قصه حسنی نگو یه دسته گل می خوندم،هروقت می رسید به جایی که حسنی حموم نمی رفت می گفت:نخوام نخوام.هر وقت می رسید به واو واووامی گفت:واوواووا.وتو قصه خوندن با من همراهی می کرددختر گلم
نویسنده :
سعیده
11:32
ناز گل خانم
الیناخانم تا داداشی باشن دخترخوب وگلی هستن امان از وقتی که داداش نباشه با اینکه داداشی کماذیتش نمی کنه بازم بدون اون تحمل نداره یا دشو داره یا لالایا هزارتا بهونه بنی اسراییلی دیگه دختری عاشق باباشه هرجا باشه اون باید در نزدیک ترین نقطه بهش باشهخیلی مهربونه هر کی هم کسی رو بزنه فهش معروفش رو بهش میده(گوژو)که اینم ازالطاف داداشه که توی مهمونی تولد از دوستان یاد گرفته.خیلی هم سریع الانتقاله . عاشقتم دختر مامان گاهی وقتا با خودم فکر می کنم اگر دختر نداشتم یا دخترم اینقدر مهربون نبود چی کار می کردم. بوس بوس برای ناز گل خانم
نویسنده :
سعیده
18:08
تلویزیون
اون روز آرتین نشسته بودوکارتون نگاه می کرد شبکه یزد بودچندمدت بود که فکرش درگیر این مطلب بودکه آدما چطوری می رن تو تلویزیون همون لحظه فکری به سرم زد زنگ زدم شماره صداسیما رو گرفتم و نوبت بهم دادن فرداشم با اجازتون از ساعت ۳ظهر رفتم اونجا وتا۸شب منتظر آقا آرتین بودم تا بیان وخدا رو شکر بهش خوش گذشته بودموفق باشی پسر کنجکاو پی نوشت:الینا خانم چون کوچولو بودن ونمی تونستن رو صندلی بشینن نشد ببریم ...
نویسنده :
سعیده
17:47